جدول جو
جدول جو

معنی علی ابن ابراهیم - جستجوی لغت در جدول جو

علی ابن ابراهیم
ابن ابراهیم. از فضلای اواخر قرن 12 و اوایل قرن 13 هجری بود. وی در سال 1141 هجری قمری متولد شد و در 1213 هجری قمری درگذشت. او راست: سر المصون فی نکته الاظهار و الاضمار. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 3 از حلیه البشر ج 2 ص 459)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ)
ابن ابراهیم بن احمد بن علی بن عمر حلبی قاهری شافعی، ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی حلبی شود
ابن ابراهیم بحری مصری مالکی، ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. از قضات قرن نهم هجری. رجوع به علی مصری شود
ابن ابراهیم بن سلمان بن سلیمان عطار دمشقی شافعی، ملقب به علاءالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی عطار شود
ابن ابراهیم بن شاطر. عالم ریاضی دمشق (متوفی در سال 777هجری قمری). رجوع به علی بن شاطر و به ابن شاطر شود
ابن ابراهیم بن بکوس، مکنی به ابوالحسن. رجوع به ابوالحسن (علی بن...) و نیز به علی بن ابراهیم بن بکش شود
لغت نامه دهخدا
(عُ رَ)
ابن ابراهیم. محدث بود. (از منتهی الارب). یکی از ویژگی های بارز محدثان، دقت در نقل حدیث همراه با بررسی دقیق زنجیره راویان بود. آنان با استفاده از فنون پیشرفته نقد حدیث، توانستند روایات صحیح را از میان انبوهی از احادیث جعلی یا ضعیف جدا کنند. محدث کسی بود که با بررسی دقیق سند (اسناد روایت)، متن حدیث، و تطبیق آن با منابع دیگر، به راستی آزمایی سنت پیامبر اسلام می پرداخت و آن را حفظ می کرد.
لغت نامه دهخدا
ابن ابراهیم بن هاشم. از علماء و فقهای شیعه است و کتاب المناقب و کتاب اختیار القرآن و کتاب قرب الاسناد و کتاب نوادر القرآن از اوست. (از الفهرست ابن الندیم). اما در همان کتاب الفهرست کتاب المناقب و کتاب اختیار القرآن و کتاب قرب السناد از علی بن هاشم دانسته شده است
لغت نامه دهخدا
ابن ابراهیم بن معلی. از مشایخ شیعه و راوی فقه، از ائمه بود. (از الفهرست ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
ابن ابراهیم بن موسی بن جعفر الصادق (ع). فرزند او ’محمد’ روایت کند که با پدرخود ’علی’ در وقتی که سخت محتاج بودند بنزد امام حسن عسکری (ع) رفتند و آن امام از عالم غیب به حاجت آنان پی برد و بدانها کمک کرد. تفصیل واقعه در تاریخ حبیب السیر آمده است (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 99)
لغت نامه دهخدا
ابن ابراهیم، ملقب به بوش. محدث است. (از منتهی الارب). و مؤلف تاج العروس لقب او را ’بوشی’ ذکر کرده است و می نویسد که او را محمد بن عبدالرحمان حضرمی روایت میکند
لغت نامه دهخدا